×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

مرد تنهایی شب از جیرفت زیبا

× بنی آدم همه اعضای یک پیکرند که در افرینش ز یک گوهرند
×

آدرس وبلاگ من

jirooftma.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/jirooftma

جیرفت- جایی که باید تاریخ را از نو شناخت

جیرفت- جایی که باید تاریخ را از نو شناخت

مهدی عادلی . وبسایت جیرفت زیبا

وقتی باران شدید بهار سال ۱۳۸۰ در روستای مطوط‌آباد جیرفت، تعدادی ظرف سنگی و سفالی را از زیر خاک بیرون کشید و نمایان کرد، کمتر کسی فکر می‌کرد این کشفیات بتدریج آنچنان وسعت و تنوعی پیدا کند که چون سیلی، بنیان‌های پیشین باستان‌شناسی جهان را از پی درآورد. بعد از آن که حفاری‌های غیرمجاز در حاشیه هلیل‌رود، انبوهی از آثار باستانی این تمدن را به بازارهای هنری جیرفت مااروپا و آسیا سرازیر کرد، تازه نگاه‌های مدیران فرهنگی کشور و باستان‌شناسان جهان به این منطقه از ایران جلب شد. سال ۱۳۸۱، کاوش‌های باستان‌شناسی به سرپرستی پروفسور یوسف مجیدزاده، رازهای سر به مهر بسیاری را از این تمدن دیرپای ایرانی گشود و اگرچه در ابتدا یافته‌های شگفت‌انگیز او و همکارانش با شک و تردید پذیرفته می‌شد، اما امروز بحث باستان‌شناسان و مورخان جهان، به گستردگی، قدمت و تاثیرگذاری این کشفیات بر تاریخ تمدن جهان معطوف شده است. شاید در شروع کار، اعضای گروه باستان‌شناسی منطقه جیرفت نیز به بزرگی کاری که در دست گرفته بودند، چندان آگاه نبودند. یکی از این افراد، پروفسور هالی پیتمن، استاد دانشگاه پنسیلوانیای آمریکاست که در مطالعات تاریخ هنر ایران باستان تخصص دارد و چندین فصل در کاوش‌های حاشیه هلیل‌رود حضور داشته است.

با پروفسور هالی پیتمن، عضو گروه باستان‌شناسی تمدن جیرفت:

از چه سالی کار باستان‌شناسی در فلات ایران را آغاز کردید؟

در سال‌های ۱۹۷۶ و ۱۹۷۷ میلادی در گروه باستان‌شناسی به سرپرستی دکتر ویلیام سامیز در تل ملیان فارس کار کردم. پژوهش‌های آن سال‌های من، پایه تز دکترایم شد که موضوع آن مهرهای ملیان بود.

و تا ۲۵ سال بعد دیگر به ایران نیامدید؟

اگرچه برای مدت‌ها به ایران نیامدم؛ اما مطالعات گسترده‌ای درباره تاریخ‌ باستان‌شناسی خاورمیانه و ایران داشتم. البته در سال ۲۰۰۱ میلادی، دوباره به ایران آمدم و در کاوش‌های تپه ازبکی در نزدیکی قزوین با پروفسور یوسف مجیدزاده همکاری کردم.

اولین بار کی اسم جیرفت به گوشتان خورد؟

سال ۲۰۰۱ میلادی خبرهایی درباره جیرفت در آمریکا به ما رسید. همان سالی که برای کار در تپه ازبکی به ایران آمدم، از زبان همکاران ایرانی‌ام در جریان کشفیات حاصل از حفاری‌های غیرمجاز در این منطقه قرار گرفتم. از همان جا تصمیم گرفتم در کاوش‌های جیرفت با پروفسور مجیدزاده همکاری کنم.

حدود ۱۰۰ سال پیش باستان‌شناسی به اسم اشتاین در منطقه جیرفت سفال‌هایی چند هزار ساله را پیدا می‌کند و در دهه ۷۰ میلادی، کاوش‌هایی هم در شهداد صورت می‌گیرد که نتایج خوبی دارد. پس چرا باستان‌شناسان خودشان در این منطقه کار بیشتری نکردند و منتظر حفاری‌های غیرمجاز و غیرعلمی شدند؟

پاسخ آن ساده است؛ چراکه هیچ پیش‌بینی و احتمالی برای رسیدن به چنین گستره تمدنی را تصور نمی‌کردند. اگرچه حفریات سال‌های دهه ۷۰ میلادی در منطقه شهداد و تپه یحیی در نوع خودشان اهمیت داشتند؛ اما در مقایسه با یافته‌های جیرفت بسیار کوچک بودند. درواقع تا پیش از حفریات غیرمجاز در قبرستان باستانی مطوط‌آباد، هیچ کس فکر نمی‌کرد با چنین حجم و تعداد فراوان آثار هنری، دست‌ساخته‌ها و بناهای کهن در این منطقه روبه‌رو شود.

مدتی طول کشید تا جهان باستان‌شناسی آنچه را که در حاشیه هلیل‌رود کشف شده بود، به عنوان یک تمدن به رسمیت بشناسد. چرا؟

زمانی می‌توانیم از کشف یک تمدن صحبت کنیم که به مجموعه‌ای از شاخصه‌ها همچون معماری، صنعت، حکومت، مذهب، تجارت و البته خط و زبان دست یابیم. از دیدگاه من، تمدن به مجموعه‌ای اطلاق می‌شود که ترکیب پیچیده‌ای از همه این عناصر است. خب در طول چند سال گذشته ما به مرور توانستیم به یافته‌هایی در هریک از این شاخه‌ها دست یابیم و ارتباط آنها را به صورت یک مجموعه معرفی کنیم. از این رو جهان باستان‌‌شناسی هم قدم به قدم با ما پیش آمد و کشفیات گروه باستان‌شناسی جیرفت به سرپرستی پروفسور مجیدزاده را پذیرفت.

با وجود این، بسیاری از محافل باستان‌شناسی، در برابر یافته‌های کاوش‌های علمی و پژوهشی جیرفت از خود مقاومت نشان می‌دهند و در آن تردیدها و اما و اگرهایی می‌آورند.

به نظرم طبیعی است، چرا که از عمر این کشفیات بیش از ۸ سال نمی‌گذرد و با توجه به ابعاد گسترده‌تری که کاوش‌های باستان‌شناسی جیرفت هر روزه به خود می‌گیرد، همراهی با آن زمان می‌برد.

فراموش نکنیم با این که در منطقه شوش بیش از ۱۵۰ سال است که کار و مطالعه می‌شود، هنوز بحث‌هایی جدی درمی‌گیرد. یا در میان رودان (بین‌النهرین)‌ در یک قرن گذشته، ۵۰ گروه باستان‌شناسی حفاری کرده‌اند و یافته‌های آنها بررسی و تحلیل شده است تا به امروز رسیده‌ایم.

این در حالی است که جیرفت تنها ۶ فصل کاوش را پشت سر گذاشته و منطقه بسیار جوانی محسوب می‌شود.

پس این مخالفت‌ها و نظرات متفاوت طبیعی است.

البته آنچه شما از آن با عنوان نظرات مخالف یاد می‌کنید، خیلی نیست و بیشتر یک تفاوت برداشت است. برای آن که نشان دهم دنیای باستان‌شناسی جهان اهمیت این تمدن را دریافته است، باید بدانید در آمریکا از کاوش‌های جیرفت، به عنوان بزرگ‌ترین طرح باستان‌شناسی خاورمیانه یاد می‌شود. در فرانسه، انگلستان، ایتالیا و دیگر کشورهای جهان نیز اهمیت تمدن جیرفت پذیرفته شده و بحث‌‌ها بیشتر روی جزئیات آن است، مقالات و پژوهش‌های درج شده در نشریات و مجلات معتبر و چاپ کتاب‌های متعدد، تاییدکننده این رویکرد است.

برای این که خیالتان را راحت کنم، تنها شما را به این نظر جلب می‌کنم که بسیاری از پژوهشگران، مورخان و کارشناسان اعتقاد دارند اگر در ۵۰ سال آینده قرار است اتفاق مهمی در باستان‌شناسی جهان رخ دهد، به یقین در جیرفت و منطقه جنوب شرقی ایران خواهد بود.

به عناصر سازنده و شاخصه‌های اصلی یک تمدن اشاره کردید. کدامیک از وجوه تمدنی جیرفت بیش از دیگر عوامل، شما را به خودش جلب می‌کند؟

بدون تردید باید بگویم که گستردگی و تنوع تجارت این منطقه در دنیای باستان مرا شگفت‌زده کرده است. تمدن جیرفت در زمان خودش از هر سمت و سوی جغرافیایی که در نظر بگیرید، از شرق، جنوب، شمال و غرب با همسایگانش روابط مستقیم تجاری داشته است.

در واقع اینجا برای همه تمدن‌های اطراف شناخته شده بود و پل ارتباطی بین سکونتگاه‌های بشری در افغانستان، هند، جنوب خلیج فارس و تمدن‌های میان رودان (بین‌النهرین)‌ محسوب می‌شده است.

پروفسور مجیدزاده، فرضیه‌ای را طرح کرده مبنی بر این که منطقه جیرفت، مرکز یک حوزه تمدنی بزرگ‌تر بوده که جنوب شرق ایران را در بر میگرفته و شامل مناطق شهر سوخته، شهداد، تپه‌ یحیی و� می‌شده است. شما با این نظر چقدر موافق هستید؟

برای پاسخ به این پرسش کمی زود است. ما باید حفاری‌های بیشتر و بررسی‌های دقیق‌تری انجام دهیم و بعد از آن اطلاعات به دست آمده از نقاط مختلف جنوب شرق ایران که از حدود ۳ هزار سال پیش از میلاد مسیح، سکونتگاه‌های بشری بوده‌اند را با هم مقایسه کنیم.

اما در شرایط حاضر، به یقین می‌دانیم که این تمدن‌ها و تجمع‌های انسانی، با هم ارتباطات گسترده‌ای داشته‌اند.

چه چیزهایی را برای اثبات این یکپارچگی باید پیدا کنیم؟

یک حکومت واحد، خط واحد، زبان واحد و� را باید به دست آوریم تا بر یکپارچگی تمدنی این منطقه از ایران صحه بگذاریم.

اشاره به خط کردید، ۳ سال پیش که شما را دیدم، درباره پیدا شدن خط در منطقه جیرفت خیلی با یقین و اطمینان صحبت نمی‌کردید، اما گویا اکنون بر تردیدهایتان غلبه کرده‌اید.

آن زمان تازه نمونه‌‌هایی از این خط‌ها را پیدا کرده بودیم و روی آنها کار مطالعاتی انجام نداده بودیم. البته همان زمان هم تاکید کردم با توجه به این که در شهداد و شهر سوخته، نمونه‌هایی از خط یافته‌ایم، پیدا کردن آثار خط در جیرفت هم مساله‌ای عادی و طبیعی است.

حالا بعد از انجام مطالعات روی این خط به چه نتیجه‌ای رسیده‌اید؟

اول این که این آثار نشان‌دهنده خط Linear است و در گروه خطوط سمبولیک جای نمی‌‌گیرند. دوم این که خط کشف شده در جیرفت شباهتی به هیچ‌یک از خطوط باستانی دیگر ندارد و می‌توان رواج آن را تقریبا همزمان با اختراع خط سومری دانست. این یافته‌ها که البته امیدوار هستیم امسال و در کاوش‌های آینده به نمونه‌های بیشتری از آن دست پیدا کنیم، ممکن است تغییرات و دگرگونی‌های زیادی را در باورهای گذشته ما درباره پیشتازی و سابقه خط در تمدن میان رودان به وجود آورد.

به دلیل منحصر به فرد بودن، این آثار را با نام خط شرقی معرفی کرده‌‌ایم و امید داریم بتوانیم در آینده آن را بخوانیم.

درباره این نمونه‌‌های یافته شده خط، توضیحات بیشتری بدهید.

این نمونه خط‌ها را روی چند لوح باستانی پیدا کرده‌ایم. تا قبل از کشف‌ها، فقط از ۲ خط باستانی میخی و هیروگلیف به عنوان نمونه‌های باستانی یاد می‌شد که اینک باید در آن تجدید نظر کرد.

خط تمدن هلیل‌رود، به صورت اشکال هندسی هستند که هیچ‌گونه معادل یا شبیهی ندارند و تاکنون متاسفانه کسی موفق به خواندن آنها نشده است. البته مهم‌ترین هدف ما به عنوان باستان‌شناسی در منطقه جیرفت، دستیابی به مخزن اصلی نگهداری و آرشیو لوح‌های خطی است.

البته چون تخصص شما بیشتر روی مهرهای باستانی است، قطعا از یافتن تعداد مهرهای بیشتر هم خوشحال خواهید شد؟

این آرزوی من است. در ۶ نوبت حفاری گذشته، حدود ۱۰ مهر را پیدا کرده‌ایم که تنوع زیادی دارند. در آنها نمونه‌های مسطح و استوانه‌ای دیده می‌شود که در چند سبک متفاوت حکاکی شده‌اند. بیشتر این مهرها، مثل یافته‌های مشابه از فلات ایران مثل تپه یحیی و شهداد هستند. چندتایی از آنها با هنر حکاکی دره سند قابل مقایسه است و تعداد کمی به طور واضح به تمدن میان رودان تعلق دارد. این کشفیات به ما اجازه می‌دهد به استنتا‌ج‌هایی درباره روابط گسترده جیرفت با مناطق دوردست برسیم.

چهارشنبه 8 دی 1389 - 9:31:00 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم